انشا در مورد سیل زدگان انشا در مورد سیل شیراز انشا در مورد سیلاب انشا در مورد سیل لرستان انشا در مورد سیل خوزستان انشا در مورد سیل گلستان انشا در مورد سیل اخیر انشا در مورد سیل 98 انشا در مورد سیل زدگان گلستان انشا در مورد سیل ایران


لرستان زیبایم برخیز بهاراست بلبلان بی قرار میخوانند 
لاله های واژگونت از شرم سر برنمی یارند
درختان کهنسال بلوط غمباری وچهره به گل نشسته تو را دربهار به یاد نمی آورند
برخیزهنگام خواندن کبکان در قله کوه هاست

مگر کدام چشم زخم به چهره زیبایت رسید که اشک آبشارانت خونین شد
سرزمینم هربهارمناظردل انگیزت دل ازعاشقان می ربود تو را چه شد که چون زنان داغدار باران صورتت را خراشید
خروش کشکان آرام را باور نداشتیم سیمره برایمان سرود زندگی بود وسرزندگی
پل هایت برایمان افسانه دلدادگان را میگفتند
درلابلای هیچ ورقی ازتاریخ خم شدن کمرت را نخوانده ام 
زخم خورده ایستاده ای میدانم
سفره هایت را آب برد اما سخاوتت برجاست
برخیزوگیسوان آشفته دخترکانت رابباف وبردوسوی شانه هایشان انداز
بهاراست پسربچه هایت هوای رفتن به کوه وصحرا دارند دیدن انبوهی ازگل بجای گل های دشت وصحرا را تاب نمی آورند
برخیزتا دوباره زنان سیه چشمت آواز(سیت بیارم )بخوانندوجوانانت درحلقه(چوپی)دوباره باشادی بارون بارون را بخوانندبیاد ندارند که باران برایشان غم باریده باشد
برخیز شنیدن سوز چمری از سرنا قلبمان را میشکند ساز کمانچه ات راساز کن همه ایران آمده اند تا باز رقص دوپا را از سر بگیری

  • *چوپی: رقص دسته جمعی محلی
  • *سیمره وکشکان: ازرودهای لرستان که علت سیل طغیان این دو رود بود.
  • *سیت بیارم: ازسرودهای محلی که در عروسی می خوانند
  • *چمری: نوای عزاداری