انشا کودکانه در مورد جنگل داستان جنگل برای کیست علوم ششم انشا در مورد جنگل سرسبز انشا ادبی درباره جنگل انشا عینی جنگل جنگل برای کیست داستان خیلی کوتاه جنگل برای کیست علوم ششم داستان خیلی کوتاه انشا در مورد جنگل با مقدمه بدنه و نتیجه


جنگل برای کیست؟ علوم پایه ششم

روزی روزگاری در یکی از جنگل های سرسبز و بسیار زیبا که در آن حیوانات زیادی زندگی می کردند، تصمیم گرفتند جنگل را که بسیار هم بزرگ بود خراب کرده و در آن یک شهرک بسازند. آن ها به خانه ی جنگلبان آن جنگل زنگ زدند. جنگلبان مرده بود و دخترش با شوهرش در ان زندگی می کرد.


دختر تلفن را برداشت و پس از کمی مکالمه آن ها گفتند که قرار است جنگل را خراب کرده و به جای آن شهر بسازند و فقط رضایت او لازم است. آن ها حتّی گفتند که اگر رضایت بدهد، مبلغ زیادی پول به او می دهند.
دخترک به طمع پول رضایت داد و قرار شد که تا یک هفته بعد مهندسین و کارگر ها بیاین تا اوضاع را بررسی و جنگل را تخریب کنند. دختر نوکری داشت. آن نوکر کاملا با تخریب جنگل مخالف بود و معتقد بود که اگر دختر جنگل را خراب کند یعنی قلب پدرش را شکسته، زیرا پدر دختر جنگل را به اندازه دخترش دوست داشت. حیوانات هم از این موضوع با خبر شده و برای اینکه چاره ای پیدا کنند، نزد درخت دانا رفتند. درخت دانا گفت:« از دست ما حیوانات کاری ساخته نیست. زیرا قدرت انسان ها از قدرت ما خیلی بیشتر است»
فردای آن روز چند نفر از مأمورین برای شماره گذاری و قطع درختان آمدند. آن ها درخت ها را شماره گزاری کردند امّا وقتی خواستند آن ها را قطع کنند باران گرفت و نتوانستند کارشان را انجام دهند.
فردا نیز همان مأموران آمدند و تعدادی از درخت ها را قطع کردند. حیوانات هم دیدند که کاری از دستشان بر نمی آید شروع کردند به ترک کردن جنگل. نوکر دختر که می دانست مدارک مربوط به قطع جنگل جعلی است و شهردار آن شهری که جنگل داخل آن است خبر ندارد که جنگل در حال نابودی است، نامه ای به شهردار فرستاد و اوضاع را گزارش داد. شهردار هم که ماجرا را فهمید در جلسه ای به بزرگان شهر گفت:« هر کس که دستور تخریب این جنگل را داده اس به سختی مجازات خواهد شد.

این جنگل میراث گذشتگان برای ما بوده است. ما هم باید مانند گذشتگان آن را به فرزندانمان هدیه کنیم. چطور گذشتگان آن جنگل را خراب نکرده اند در حالی که می توانستند این کار را بکنند. چون آن ها به فکر ما بوده اند که این جنگل را برای ما نگه داشته اند. ما انسان ها نباید فکر کنیم چون از تمام موجودات جهان قدرت بالایی داریم هر کاری که خواستیم بکنیم. همین سلامت شهر به وسیله همین جنگل تأمین می شود. جنگل برای تمام موجودات است و هر موجودی سهم جداگانه ی خود را دارد.

جنگل فقط برای ما آدم ها نیست و خداوند آن را برای تمام موجودات آفریده و ما حق تخریب یا صدمه زدن به آن را نداریم. ما با کاشتن درخت های بیشتر این جنگل را گسترش داده و تمام موجوداتی که به دلیل نابودی زیستگاه شان از این جنگل رفته اند، بر می گردانیم. این گونه بود که مردم تمام موجودات شهر برگردانده و آن دختر را از شهر خود به جایی دیگر تبعید کردند. به این ترتیب هم انسان ها و هم حیوانات از جنگل استفاده درست کردند و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردند.