انشا دربارهی آدم ترسو هزار بار میمیرد معنی و مفهوم آدم ترسو هزار بار میمیرد مفهوم ضرب المثل آدم ترسو هزار بار میمیرد بازگردانی ضرب المثل ادم ترسو هزار بار میمیرد بهترین بازپروری آدم ترسو،هزار بار میمیرد صفحه۸۳ نگارش یازدهم معنی آدم ترسو هزار بار میمیرد انشا در مورد آب ریخته جمع شدنی نیست گسترش ضرب المثل آب ریخته جمع شدنی نیست


معنی ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد

۱- وقتی انسان مجبور است کاری را انجام دهد و از آن کار می ترسد، اگر دست به کار نشود مجبور است همیشه در ترس و نگرانی بسر می برد.

۲- آدم ترسو نه به جایی می رسد و نه در زندگی لذت می برد بلکه هزار بار می میرد.


داستان ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد – شماره ۱

در زمان جنگ تحمیلی که جوانان و پیران برای دفاع از کشور به جبهه ها می رفتند، جوانی بود که بسیار از جبهه و جنگیدن می ترسید از طرفی هم باید به خدمت سربازی می رفت. او همیشه کابوس مرگ را می دید و از ترس کشته شدن، روزی هزار بار می مرد و زنده می شد تا اینکه تصمیم گرفت نقشه ای بکشد و از زیر این وظیفه شانه خالی کند.

روزی در پوتین هایش سنگ ریزه و شن و ماسه ریخت و مسافت زیادی را طی کرد تا بلکه پایش کمی جراحت یابد و از خدمت معاف شود. چند روز بعد پاهایش ورم کرد و با آن حال توانست معافیتش را بگیرد و به جنگ نرود.

تا اینکه روزها گذشت و ورم پای او شدت یافت آن قدر شدید که نتوانست درد را تحمل کند و نزد پزشک رفت. پزشک از آسیب جدی پای او خبر داد و اینکه مجبور است پای او را قطع کند. هر بار قسمتی از پایش را قطع می کردند باز هم زخم هایش عود می کرد و مجبور بودند قسمت دیگری از پایش را قطع کنند تا اینکه به خاطر همان زخم از دنیا رفت!

پیام داستان: بله او اگر از همان ابتدا به جنگ می رفت و از کشورش دفاع می کرد، شاید اصلا به این طرز دردناک از دنیا نمی رفت و اگر هم قرار بود کشته شود، شهید می شد و مقام بالایی پیدا می کرد.

برگرفته از داستان واقعی