انشا در مورد کتاب از نگاه تصویرگر انشا در مورد کتاب از نگاه کتابفروش نگاه نویسنده به کتاب انشا در مورد کتاب از نگاه حروف چین یک انشای زیبا در مورد کتاب انشا در مورد کتاب یار مهربان انشا از زبان کتاب انشا در مورد کتاب خوب دوست خوب
مقدمه: هر کتابی را که می خوانیم یک آفریننده دارد، آفریننده ایی که از وجود خود به او روح بخشیده و به او جان داده تا با کلام خود با ما سخن بگوید.
تنه انشاء: نوسینده مانند مخلوقی است که با محبت و با درایت فراوان کتاب را در بالین خود می پروراند و مانند کودکی نوپا آن را پرورش می دهد و به او راه و روش درست را می آموزد تا او نیز به زودی به ما بیاموزد و همگی از هرآنچه که نویسنده در ذهن خود دانسته و روی کاغذ آورده مطلع شویم.
نویسندگی شغلی است پر از احساسات ناب پر از تفکرهای بکر و پر از اطلاعات خاص که نویسنده با جان بخشیدن به آن نیمی از روح خود را در آن کتاب مقدسش تزریق کرده است.
ما نویسندگان بزرگ و سرشناسی در سرتاسر ایران که آوازه ایشان در جهان پیچیده است داشتیم و داریم. ما سعدی و حافظ را، ما مولوی و خیام را داریم که هر خط از کتابشان پر است از مفهوم و پر است از داستان های شنیدنی که هر خواننده ایی را مجذوب و مبهوت خود می سازد.
نویسنده ها همین که می بینند که خواننده با خواندن نوشته هایشان حتی یک کلمه به دانسته هایشان اضافه شود سرتاسر وجودشان را شادی و شعف فرا می گیرد.
نتیجه گیری: شاید من و شما هم نویسنده باشیم. حتما در زندگی خود یک سطر از ذهن خود نوشته ایم یا همین انشایی که می نویسم خودش نوعی نویسندگی است و یا شاید در آینده تبدیل به یک نویسنده بزرگ شویم.