جواب نگارش و انشا پایه های مختلف تحصیلی

انشا درباره سفر خانوادگی به مشهد مقدس و زیارت حرم امام رضا ع

انشا در مورد سفر به حرم امام رضا ع انشا دربارهی سفر خانوادگی انشا در مورد سفر به شهر زیارتی مشهد مقدس انشا در مورد سفر به شیراز انشا در مورد دوست دارید به کجا سفر کنید انشا در مورد حرم امام رضا انشا انگلیسی در مورد سفر به مشهد انشا در مورد سفر به مناطق جنگلی


سوار اتوبوس شدیم، من و دوستم جلوتر از مادرهای خود سوار شدیم و دو تا از صندلی های عقب اتوبوس را انتخاب کردیم. خیلی خوشحال بودم.

روز شهادت امام رضا (ع) وقتی از تلویزیون گنبد طلایی امام را نگاه می کردم خیلی دلم غصه دار بود و به خدا می گفتم چرا ما به سفر مشهد نمی رویم.

خیلی از آن زمان نگذشته بود که به گفته مادرم قسمت شد و امام رضا ما را طلبید.

در طول راه خیلی به من و دوستم خوش گذشت و بعد از چند ساعت به مشهد رسیدیم. زمانی که چشمم به گنبد طلایی امام افتاد به گریه افتادم و مثل مادرم دست روی سینه ام گذاشتم و به امام رضا سلام کردم.

باورم نمی شد مشهد هستم و می توانم از نزدیک امام هشتم را زیارت کنم و حرف های دلم را بدون فاصله به او بگویم.

چمدان های خود را گرفتیم و به همراه کاروان به حسینیه محل اقامت خود رفتیم.

بعد از عوض کردن لباس های خود آماده زیارت شدیم، خیلی خوشحال بودم طوری که در مسیر رفتن که بازار بود اصلا زرق و برق بازار برایم ارزش نداشت. از باب الرضا وارد شدیم و دعای اذن دخول را خواندیم و وارد صحن مقدس شدیم.

بعد از تحویل دادن کفش های خود به کفش داری از درب شماره شش داخل رفتیم. در آن لحظه صدای تپش قلبم را می شنیدم.

حرم خیلی شلوغ بود و من دست مادرم را محکم گرفته بودم که گم نشوم. از شلوغی و فشار جمعیت می ترسیدم اما مادرم گفت نگران نباش و صلوات بفرست و سعی کن کسی را هل ندهی.

کم کم و خود به خود جمعیت ما را به جلو حرکت داد و به ضریح رسیدیم. بوی عطر و گلاب همه جا را گرفته بود، وقتی دستم به ضریح امام رسید تپش های قلبم بسیار شدیدتر شد، اما یک دفعه آرامش زیادی پیدا کردم.

به امام رضا سلام دادم و گفتم: “سلام آقای مهربانی ها” و از طرف همه دوستانم که دل شان می خواست این جا باشند زیارت کردم.

اشک هایم می ریخت و سعی می کردم در آن مدت کوتاه همه حرف هایم را به امام بزنم و ضریح را محکم چسبیده بودم که جدا نشوم … آقا خیلی ممنون که اجازه دادید من به زیارت شما بیایم … صدای خادم ها به گوشم رسید که می گفتند حرکت کنید، حرکت کنید و مادرم من را به سمت خروجی برد، دلم نمی خواست از امام جدا شوم اما چاره ای نداشتم.

وقتی عقب رفتم احساس کردم امام رضا همه جای حرم هست، همه جا در کنارم هست. هنوز هم هست.

۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا کوتاه در مورد شهر مشهد و خاطره سفر به مشهد

خاطرات سفر به مشهد مقدس انشا در مورد سفر به شمال انشا در مورد سفر به شیراز انشا در مورد سفر به اصفهان انشا کوتاه در مورد مسافرت انشا در مورد دوست دارید به کجا سفر کنید انشا در مورد حرم امام رضا انشا انگلیسی در مورد سفر به مشهد


سال ها بود که به زیارت امام رضا (ع) نرفته بودم، حتی بارها پیش آمده بود که وسایل سفر را آماده کردیم اما لحظه آخر مسئله ای پیش می آمد و کل سفرمان کنسل می شد، حالا می دانم تا زمانی که امام نطلبد حتی اگر همه برنامه ریزی ها درست پیش برود اما زیارت قسمت ما نخواهد شد.

امسال تابستان بعد از سال ها به مشهد مقدس مسافرت کردیم. اگرچه این شهر زیبا اماکن توریستی و تاریخی و تفریحی زیادی دارد اما حرم مطهر امام رضا دلیل اصلی ذوق و شوق من برای سفر بود.

سفر ما با قطار بود و سفر راحتی داشتیم. زمانی که به مشهد رسیدیم من و خانواده ام برای زیارت لحظه شماری می کردیم و به همین دلیل به محض این که برای زیارت آماده شدیم به طرف حرم به راه افتادیم.

صحن حرم مانند همیشه پر از جمعیت بود، آدم هایی که از سراسر ایران و کشورهای دیگر برای زیارت امام هشتم شیعیان و با یک دنیا عشق پا به حرم گذاشته بودند و یک دل و یک صدا امام شان را صدا می کردند.

ما نیز به جمعیت پیوستیم و وارد شدیم، ضریح امام از آن چیزی که در ذهنم مانده بود نورانی تر به نظر می رسید، با دیدن آن صحنه دلم به عرش رفت و از خود بی خود شدم. با سلام و صلوات به سمت ضریح رفتم و دستانم را به میله هایش گره زدم و یک دل سیر با امامم حرف زدم.

هنگام برگشت از حرم دلم از بغض و کینه خالی شده بود، احساس می کردم سبک شده ام، احساسی که همه خانواده ام در آن با من شریک بودند.

ما در طول سفر مشهد علاوه بر حرم مطهر از نقاط دیدنی و تاریخی همچون شیر سنگی، آرامگاه فردوسی، پیر پالاندوز و … دیدن کردیم اما هیچ کدام به زیبایی و خاطره انگیزی حرم مطهر نبود.

۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا در مورد شخصیت معلم

انشا در مورد سپاس معلم من انشا در مورد معلم نگارش انشا درباره انتظار از معلم انشا در مورد معلم ادبیات طنز انشا در مورد معلم خوب و بد انشا در مورد معلم شدن انشاء در مورد معلم فداکار انشا در مورد شخصیت مادر


هرکدام از انسان‌ها هر شغلی کـه داشته باشند، از مقام و منزلت خاصی برخوردار هستند. دراین میان شغلی هست کـه مقامش از همه ی مشاغل بالاتر اسـت چرا کـه شغل انبیا اسـت، بله! مقام معلم بسیار والا اسـت. معلم همان کسی هست کـه در روز اول مدرسه برای ماندن پیش آن گریه می کردیم ودر نهایت در روز آخر مدرسه برای جدایی ازآن نیز باز گریه میکنیم.
 
گریه روز اول برای ترسیدن و تنها ماندن پیش افراد ناشناس اسـت و گریه آخر برای جدایی از معلمی مهربان و دلسوز کـه بـه مـا علاقه بر آموزش و علم آموزش و ایثار و فداکاری و مهربانی و از خود گذشتگی داد. معلم کـه بـه مـا درس زندگی داد. زندگی‌ای کـه سراسر فراز و نشیب‌هایی دارد کـه تنها با یادگیری و آموزش و تجربه دیگران میتوان آنرا سپری کرد کـه معلم بهترین آموزش دهنده این موضوع اسـت.
 
معلم مادر دوم همه ی دانش آموزان اسـت. برای دانش‌آموزانی خود ناراحت می شود ودر کنار آن همراه آن ها خوشحال می شود. هم چنین کودکی با انها بازی می کند و هنگام مریضی آن ها برایشان مادری میکند و دلواپس و نگران آینده دانش آموزان یا معلم پرورش دهنده همان کودکی اسـت کـه در آینده نقشی مهم در جامعه ایفا میکند و بـه گونه‌ای آینده سازی مملکت خویش هست.
معلم بـه دانش‌آموزان یاد می دهد کـه چگونه در زندگی فردی مفید باشند و با تلاش و کوشش باعث پیشرفت جامعه خود شوند. او دانش‌آموزان رابا دنیای بزرگ آشنا می کند و تاریخ گذشتگان رابه آن ها می‌آموزد تا ازآن درس عبرت بگیرند و آن ها رابا کوه‌ها و دریاها آشنا می‌سازد تا استقامت و عظمت را بیاموزند.
 
انسان‌ها در طول زندگی احتیاج بـه یک معلم و راهنما دارند تا شمع راهشان گردد و آن ها را از نادانی و جهل دور سازد. بهمین سبب معلم شغل انبیا بوده و شغلی مقدس اسـت و هرساله روز ۱۲ اردیبهشت رابه مناسبت روز معلم جشن میگیرند تا از معلم خود سپاسگزاری کنند. مـن نیز در احترام داشتن مقام معلم این روز رابه همه ی معلمان تبریک میگویم.

۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا ادبی در مورد معلم و سپاس از او

انشا در مورد سپاس معلم من انشا در مورد شخصیت معلم انشا در مورد معلم نگارش انشا در مورد معلم شدن انشا در مورد معلم ادبیات طنز انشا در مورد معلم خوب و بد انشا در مورد معلم ورزش انشا در مورد کلاس بدون معلم



درس معلم گر بود زمزمه محبتی
جمعه بـه مکتب آورد طفل گریزپای را
 
انشای امروز در مورد روز معلم و درباره موضوعی بسیار بااهمیت اسـت، چراکه روز معلم روزی برای قدردانی از یکی از انسان‌ های مهم زندگی مـا اسـت. معلم‌ها دقیقاً همان کسانی هستند کـه بادقت و مواظبت جوانه ذاتی انسان را می‌پرورانند و راه درست رابه او نشان میدهند و زمانی کـه وی را بـه درختی مقاوم تبدیل کردند، در مسیر اصلی خود رها میکنند تا بارور شود.
 
معلم‌ها سرشارند از حس عشق و محبت و صبر و استقامت. مانند مادری مهربان کودک را نوازش میکند، بـه او درس می دهد و وی را بزرگ میکند. معلم گاهی مانند پدری سخت گیر دانش‌آموز رابه جلو هل می دهد و گاهی وی را مورد سرزنش قرار میدهد و آنگاه کـه کودک بزرگ شد و پا گرفت و راه افتاد در گوشه‌ای می نشیند و اوج گرفتن وی را تماشا میکند.
 
معلم‌ها همان پیله‌ای هستند کـه بـه دور کرم ابریشم می‌پیچند و آنرا در قنداق خود ودر آغوش خود نگاه میداند، دقیقاً مانند سپری در مقابل سرما و گرما ودر مقابل سختی‌ها حفظ میکنند و آنگاه کرم کـه بال گرفت و بال‌های رنگارنگ خودرا گشود از پروانه جدا میشود و اوج گرفتن وی را نظاره میکند.
انشا درباره روز معلم (10 انشا با موضوع معلم و مقام معلم)
معلم‌ها دل بسیار دریایی و بزرگی دارند، هر سال مجبورند تکه‌ای از وجود خودرا رها کنند و وی را بـه دیگری بسپارند، مگر اینطور نیست کـه معلم‌ها هر بار بـه هر دانش آموز قسمتی از وجود خودرا تقدیم می کنند، از خود بـه آن‌ها محبت و عشق، نوع دوستی، فداکاری و ایثار را ایثار میکند؟
 
ودر نهایت بعد از گذر سالها، زمانی کـه تمام وجود خودرا صرف کودکانش کرد و هربار بخشی از جوانی‌اش رابه آن ها بخشید و زمانی کـه آن‌ها را جوان و بزرگ ساخت و خودش پیر و چروکیده شد در حالی‌کـه همه ی کودکانش وی را ترک کرده اندو هر کدام بـه سمت زندگی خود رفته اند. آیا معلمی شغل انبیاء نیست؟ و این همه ی کـه گفتم گوشه‌ای از دلایل اهمیت روز معلم بودو هر دانش‌آموز باید روز معلم را ارج بنهد.

۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا در مورد روز معلم برای کلاس سوم

انشا در مورد سپاس معلم من انشا در مورد شخصیت معلم انشا در مورد معلم ادبیات طنز انشا درباره انتظار از معلم انشا در مورد معلم شدن انشاء در مورد معلم فداکار انشا در مورد معلم ورزش انشا در مورد معلم خوب و بد


دوست دارم امروز در انشایم بگویم کـه چقدر بـه دانستن نیازمندم و شـما تنها کسی هستید کـه می توانید دانایی رابه مـن هدیه دهید. کلاس بـه واسطه حضور شـما متبرک می شود… برترین طواف معلم سعی میان شاگرد و تخته سیاه اسـت و این طواف زیباترین لحظه‌های زندگیتان را می سازد. محراب شـما کلاس درس اسـت آنجا که معبدیست راستین برای رسیدن بـه افق‌های دور خدایی شدن.
 
معلم ای کـه نفس‌های شـما زندگی‌ام را طراوت می‌بخشد و ساحل نگاهتان دلم را آرامش، حرفهایتان چون جواهر بر صندوقچه ذهنم بـه یادگار میماند و پرنده ذهنت ان نامه‌رسان عشق و محبت اسـت. ای کـه صفای روح هستید و صبوریتان بـه قامت سرو، دل تان بـه صافی آینه و دستانتان یاری‌گر راه‌های دشوار زندگی‌ام اسـت.
 
با چشمانم می بینم کـه چون شمع می‌سوزید و با گوش‌هایم میشنوم کـه صدایتان آرام آرام رسم دوستی را در گوشم زمزمه میکند، با قلبم حس میکنم کـه تپش ثانیه‌ها را آرام کرده اید، کـه با گچ و تخته روزهای درس را برایم خاطره‌ای جاودانه می کنید. ای کـه با خنده‌هایتان کوله باری از غم را از دوشم بر می‌دارید، ای پنجره رو بـه دریای مـن، مـن با دروس شـما با راز موفقیت آشنامی‌شوم.
باوجود شـما آداب زندگانی انس می گیرم و بـه تماشای بهار می رسم. ای کـه مهرتان از خورشید تابان هم تابان‌تر اسـت، مـن با ضرب و حساب شـما قضیه تالس را درک می کنم و با مساحت و حجم شـما زمین را می‌شناسم. دفترچه خاطرات زندگی رابا شـما شناختم و می دانم کـه با یاد معلم عزیزم آنرا بـه اتمام می رسانم. ای کـه با تمام توانایی‌هایتان تارهای وجودم رابه صدا در آوردید و خواندن غزل با خدا بودن رابه مـن آموختید.
 
شـما در سخت ترین لحظات زندگی، سرود سرسبزی را در وجود سرو سرودید. ای ساحل در سکوت مانده پرهیاهو، ای معلم عزیزم! میدانم گوشه‌ای از سخنان گهربارتان رابا هدیه کوچک انشای تبریک روز معلم جبران نمی توانم بکنم اما از اعماق وجودم از ته قلبم میگویم: دوستتان دارم.

۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا در زمان قرنطینه خانگی چکار کنیم؟

انشا در مورد قرنطینه انشا در مورد قرنطینه خانگی انشا در مورد قرنطینه در ایام کرونا انشا در مورد دوران قرنطینه

 

این روزها واژه‌ی «ویروس کرونا» به کلمه‌ای کلیدی و نقل تمامی محافل تبدیل شده است. مردم، فضاهای مجازی و رسانه ها، در هر ثانیه آخرین اخبار مربوط به این بیماری را با هم به اشتراک می‌گذارند و همه و همه به اتفاق منتظر اخباری جدید، چه خوب یا بد درباره‌ی این بیماری هستند. از طرفی کرونا ما را محکوم به حبس خانگی کرده، اتفاقی که شاید هیچ کداممان تا به امروز در زندگی تجربه اش نکرده‌ایم. همه ما از اینکه مجبوریم در خانه بمانیم و جایی نرویم خسته شده‌ایم و دیگر نمیدانیم باید در این روزهای قرنطینه چه کنیم تا کمی حالمان خوب شود و کمتر به این روزهای سخت و شرایط فعلی فکر کنیم!
بیایید این روزها را به عنوان «فرصت» ببینیم و به جای ناراحتی، از تک تک لحظات با هم بودن لذت ببریم.
همه‌ی ما، همیشه از اینکه زمان کافی برای انجام کارهای مورد علاقه‌ی خود را نداریم شاکی هستیم و این مسئله ما را به شدت ناراحت میکند، حالا که این ویروس باعث شده که توفیق اجباری پیش بیاید و در خانه بمانیم، بهتر است به جای غصه خوردن و نگرانی از اینکه چه قرار است بشود، از وقت‌های اضافه و مفید خود بهترین استفاده را ببریم و کارهایی که همیشه در آرزوی انجام آن بودیم را انجام بدهیم.

 

بازی‌های گروهی انجام بدهید
با اعضای خانواده دور هم جمع بشوید و با هم بازی کنید. قدیم‌تر ها که تکنولوژی به شکل امروزی پیشرفت نکرده بود افراد دور هم بازی‌های گروهی زیادی انجام میدادند، در این روزها سعی کنید سرتان را گوشی‌هایتان بیرون بکشید و با خانواده خود بازی‌های دسته جمعی مانند، اسم و فامیل، مافیا، دوز، شاه و دزد و وزیر و … بازی کنید.
پیشنهاد میکنیم حتما مطلب، «جذاب‌ترین بازی‌های دسته‌جمعی، مخصوص روزهای قرنطینه» را بخوانید

 

بفرمایید شام را به خانه بیاورید!
همیشه قرار نیست مادر خانه غذا درست کند این بار با اعضای خانواده مسابقه آشپزی راه بیاندازید، هر شب یک نفر از اعضای خانواده آشپزی کند، میز را با سلیقه بچیند و غذا را سرو کند. پس از خوردن غذا بقیه به کسی که شام را درست کرده امتیاز بدهند و از مزه غذا تعریف یا انتقاد کنند. در آخر مسابقه هر کسی بالاترین امتیاز را آورد به انتخاب اعضای خانواده یک جایزه برای او در نظر گرفته شود و نفر آخر هم وظیفه ای به گردنش محول شود، مثلا تا یک هفته ظرف‌های غذا را بشورد. با این کار هم سرتان در این روزها گرم می‌شود و هم باری از دوش مادران برداشته می‌شود و مهم‌تر از همه حس تعاون و همکاری در خانه شکل میگیرد.

 

مهارت‌های خود را با هم به اشتراک بگذارید
هر فردی در خانه حرفه و مهارت خاصی دارد، سعی کنید این مهارت‌ها را به هم آموزش دهید، مثلا اگر دختر خانواده به زبان انگلیسی تسلط دارد روزی نیم ساعت به پدر و مادر یا خواهر و برادر خود، زبان یاد بدهد، جملات کاربردی، اصطلاحات جذاب و … یا مادر خانواده طرز تهیه یک غذای خوشمزه را به بقیه اعضای خانواده آموزش بدهد. این کار در عین حال ساده باعث می‌شود که کلی مهارت جدید و کاربردی یاد بگیرید و سرتان حسابی گرم شود.

برای خودتان برنامه‌ریزی کنید
خیلی وقت ها ما یادمان می‌رود که چه کارهایی را باید در طول روز انجام بدهیم یا چه کاری را دوست داریم که در آینده بکنیم. مکتوب کردن باعث می‌شود ما با دقت و کیفیت بیشتری به کارهایمان برسیم. این روزها که حسابی وقت خالی دارید دفتری را تهیه کنید و در آن، لیست کارهایی که دوست دارید یا باید انجام بدهید را بنویسید. لیست را بر اساس تاریخ تمام شدن آن تنظیم کنید تا بدانید چقد زمان میبرد تا کار تان به سرانجام برسد. پس از هر کاری که انجام دادید مقابل آن تیک بزنید و به سراغ کار بعدی بروید. با این روش در آخر هفته میبینید تعداد زیادی کار مفید انجام داده‌اید.

یک کتاب را با هم بخوانید
همه‌ی ما کلی کتاب نخوانده داریم که در کتابخانه در حال خاک خوردن است. یک کتاب کوتاه را به سلیقه خودتان با اعضای خانواده انتخاب کنید و شروع به خواندن کنید، هر فرد (پدر، مادر، و ..)به طور مثال ۲۰ صفحه از کتاب را بخواند و در اختیار فرد دیگر بگذارد تا او ادامه داستان را روایت کند. پس از تمام شدن درباره‌ی کتاب با هم صحبت کنید و آن را نقد کنید. با این کار در پایان هفته تعداد زیادی کتاب خوانده شده پیش روی شماست!

قلم دردست بگیرید و خاطره یا قصه بنویسید
ای روزها چیزی که به وفور یافت می‌شود وقت خالی است، به شما پیشنهاد می‌کنیم که دست به قلم بشوید و اتفاق‌های و حال این روزهایتان را روی کاغذ بیاورید. خاطراتتان را مکتوب کنید یا حتی یک یه داستان کوتاه بنویسید. از نوشتن نترسید، یک بار که قلم در دست بگیرید و چند خط از افکارتان (حال بد یا خوب) را روی کاغذ بیاورید، خواهید دید چقدر لذت خواهید برد و ذهنتان از افکار منفی خالی میشود. شاید چندین سال بعد این خاطرات را دوباره خواندید و یاد گذشته کردید و به حال آن روزهایتان خندیدید!

 

دوره‌های آموزش رایگان و آنلاین بگذرانید
یادگرفتن مهارت‌های جدید احساس مفید بودن را در شما افزایش می‌دهد. به این معنا که به توانایی‌تان در دستیابی به نتایجی که می‌خواهید، باور پیدا می‌کنید. بجای اینکه هزینه ای را پرداخت کنید تا به کلاس بروید و مهارتی را بیاموزید، این روزها که در خانه نشسته‌اید، دوره‌ی مورد نظر خود را در اینترنت سرچ کنید و به صورت رایگان آموزش ببینید. وب‌سایت های کاربردی و مفیدی همچون یوتیوپ، آپارات و … وجود دارند که شما به راحتی می‌توانید از آنها برای آموزش استفاده کنید. از طراحی وب‌سایت گرفته تا آموزش نقاشی و خط! در یک کلام از شیر مرغ تا جان آدمی‌زاد را می‌توانید در این سایت‌ها بیابید!

 

در خانه ورزش کنید
روزی نیم ساعت در خانه ورزش کنید. این روزها تقریبا برای هر کاری اپلیکشن خاصی وجود دارد، برای ورزش کردن هم همینطور است. اپیکشن‌ مخصوص ورزش مورد علاقه خود را نصب کنید و بر اساس برنامه‌ای که به شما می‌دهد نرمش کنید. مهم ترین اصل ورزش در خانه، داشتن هدف و عزم راسخ است زیرا بسیاری از افراد هستند که شروع به ورزش می کنند اما به دلیل نداشتن اراده و همچنین مشخص نکردن هدف خود در همان ابتدای کار انصراف می دهند و از ادامه فعالیت خودداری می کنند.

 

از فضاهای باز موجود در خانه استفاده کنید
این روزها که در خانه قرنطینه شده‌ایم و جایی نمیتوانیم برویم بهتر است از فضاهای باز موجود در خانه استفاده کنیم. در طول روز به داخل حیاط بروید و کمی قدم بزنید، گیاهانی که در فضای خانه نور کافی ندارند را به حیاط بیاورید و آنها را در باغچه بکارید. در بالکن صندلی بگذارید، کتاب بخوانید یا موسیقی گوش کنید و منظره بیرون را تماشا کنید. به جای اینکه چای خود را جلوی تلوزیون و روی مبل بخورد به بالای پشت بام بروید، یک زیر انداز با خود ببرید، در آنجا بنشینید و با ارامش چای بخورید و از آفتاب لذت ببرید. همین کارهای به ظاهر کوچک حال شما را چندین برابر خوب خواهد کرد.

۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا در مورد قرنطینه به دلیل ویروس کرونا

انشا در مورد قرنطینه خانگی

انشا در مورد قرنطینه خانگی انشا در مورد قرنطینه انشا در مورد قرنطینه در ایام کرونا انشا در مورد دوران قرنطینه

 

قرنطینه، جداسازی و محدود کردن حرکت و جابه‌جایی افرادی است که به‌طور بالقوه در معرض یک بیماری مسری قرار گرفته‌اند تا از ناخوش نبودن آن‌ها اطمینان حاصل شود و در نتیجه خطر سرایت مریضی از جانب آن‌ها کاهش پیدا کند.

1- قرنطینه با جداسازی و ایزوله کردن متفاوت است. در واقع، جداسازی به معنای جدایی افرادی که به بیماری مسری مبتلا شده‌اند از افراد است که دچار مریضی نیستند؛ اما این دو اصطلاح غالباً -و به‌ویژه از سوی عامه مردم- به یک معنی به کار می‌روند.

2- واژه قرنطینه برای اولین بار در سال 1127 در ونیز ایتالیا و در مورد جذام به کار رفت و سپس در مورد مرگ سیاه یا طاعون کاربردی گسترده پیدا کرد. بااین‌حال، 300 سال بعد بود که به دنبال ظهور طاعون در بریتانیا، به معنای واقع کلمه، قرنطینه به اجرا درآمد و جنبه کاربردی به خود گرفت.

3- به‌تازگی و در پاسخ به شیوع کروناویروس جدید (کووید 19) از قرنطینه استفاده شده است. به دنبال شیوع این بیماری، تمامی شهرهای چین عملاً تحت قرنطینه همگانی قرار گرفت و درعین‌حال، از هزاران تبعه خارجی که به کشور خود بازگشتند، درخواست شد که یا در خانه خود را ایزوله کنند و یا به مراکز دولتی معین مراجعه کنند.

 

در ماه دسامبر 2019 و به دنبال شیوع بیماری کروناویروس جدید، بیشتر کشورها از افرادی که به‌طور بالقوه با این بیماری در تماس بوده‌اند، درخواست کردند که خودشان را در خانه یا در یک مرکز قرنطینه اختصاصی، ایزوله کنند. تصمیم‌گیری در مورد چگونگی اجری قرنطینه باید برمبنای بهترین شواهد موجود باشد. مجله مرور سریع (Rapid Review) با استفاده از آمار و اطلاعات سه پایگاه داده الکترونیکی، تأثیرات روانی قرنطینه را مورد بحث و بررسی قرار داد. از 3166 مقاله یافت شده در این سه پایگاه، 24 مقاله در این گزارش منظور شده است. بیشتر مقالات مورد بررسی، به اثرات روانی منفی قرنطینه، از جمله اختلال استرسی پس از آسیب روانی، آشفتگی و خشم پرداخته‌اند. عوامل استرس‌زا عبارتند از: طولانی بودن مدت زمان قرنطینه، ترس از بیماری، سرخوردگی، حوصله سر رفتگی، تأمین مایحتاج، اطلاعات ناکافی، ضرر و زیان مالی و بدنامی.
در شرایطی که قرنطینه ضروری انگاشته شود، مقامات باید این مسائل را مد نظر داشته باشند: نباید افراد را بیش‌ازحد مورد نیاز قرنطینه کنند؛ دلایل روشن و منطقی برای قرنطینه و اطلاعات مربوط به پروتکل‌ها ارائه دهند؛ و از تأمین منابع و تدارکات کافی اطمینان حاصل کنند. برانگیختن حس ایثار و نوع‌دوستی مردم از طریق یادآوری مزایا و منافع قرنطینه برای طیف وسیعی از اقشار جامعه، می‌تواند مثمر ثمر و راهگشا باشد.

۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا در مورد دهه فجر کلاس چهارم

انشا در مورد 22 بهمن برای کلاس چهارم انشا در مورد 12 بهمن انشا در مورد دهه فجر برای کلاس هشتم سوال درباره دهه فجر متن در مورد 22 بهمن انشا طنز دهه فجر شعر در مورد دهه فجر انشا در مورد انقلاب و شهادت


انشا مناسب کودکان
موضوع انشا 22 بهمن و دهه ی فجر بود به خانه رفتم از مادرم پرسیدم 22 بهمن چه اتفاقی افتاده است و چرا ما آن را جشن می گیریم؟

مادر کمی فکر کرد و بعد گفت هیچ کس بهتر از پدر بزرگ نمی تواند این روز را برای تو توضیح دهد امشب به خانه پدر بزرگ می رویم تا او از این روز برای ما بگوید.

شب به خانه ی پدر بزرگ رفتیم و موضوع را با او در میان گذاشتیم. پدر بزرگ لبخندی زد و شروع کرد به توضیح دادن.

دهه فجر روزهای پیروزی انقلاب اسلامی است. مردم که از ظلم و ستم زمان خود خسته شده بودند و دنبال عدالت بودند از روز 12 تا 22 بهمن با رهبری حضرت آیت الله خمینی (ره) به خیابان ها آمدند و بر علیه حکومت طاغوتی محمد رضا شاه شعار دادند.

محمد رضا شاه اول خواست که جلوی مردم را بگیرد و خیلی از مردم را به شهادت رساند اما مردم تسلیم نشدند و به خانه های شان نرفتند.

آن ها برای شهادت آماده بودند و می خواستند با خون خود عدالت را بر قرار کنند. محمد رضا شاه از قدرت مردم ترسیده بود و می دانست که ظلم و ستم پایدار نیست و به زودی مردم پیروز خواهند شد از ایران فرار کرد و کنترل کشور را به دست شاپور بختیار داد.

بختیار مامور شده بود فرودگاه ها را ببندد تا از ورود امام خمینی (ره) به ایران جلوگیری کند و مردم و انقلاب را شکست دهد. اما بالاخره با پا فشاری مردم فرودگاه ها باز شد و آن حضرت وارد ایران شد.

پس از ورود حضرت آیت الله خمینی (ره) به ایران، مردم در کنار رهبر آگاه شان به مبارزه ادامه دادند و عاقبت در روز 22 بهمن، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و مردم به خواسته ی چندین ساله خود رسیدند.

بعد از پیروزی انقلاب مردم به جمهوری اسلامی ایران رای دادند و حکومت جمهوری اسلامی را برای کشور خود انتخاب کردند.

۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا در مورد دهه فجر برای کلاس هشتم انشا در مورد انقلاب

انشا در مورد دهه فجر کلاس پنجم انشا در مورد پیروزی انقلاب اسلامی کلاس چهارم مقاله کوتاه در مورد انقلاب سوال درباره دهه فجر انشا در مورد 12 بهمن متن در مورد 22 بهمن انشا درباره انقلاب 57 انشا در مورد انقلاب و شهادت



دهه ی فجر و 22 بهمن هر سال برای ما یاد آور روزهای سال 1357 است. در آن سال ها مردم همگی با هم متحد شدند و انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساندند.


مردان و زنان و کودکان همه در کنار هم ایستادند و روی خواسته ی خود پا فشاری کردند، در خیابان ها گلوله بود که به طرف مردم شلیک می شد اما مردم از گلوله نمی ترسیدند و خودشان را برای هر اتفاقی آماده کرده بودند.


نه بستن فرودگاه ها از باز گشت امام خمینی (ره) جلوگیری کرد و نه کشتار، از به خیابان آمدن مردم، همین مقاومت مردم بود که حکومت پهلوی را به زانو در آورد و باعث سقوط آن شد.


در همین روزها بود که مردم ایران با رهبری امام خمینی (ره) به تبعیت از امام مظلومان سید الشهدا برای بر پایی عدالت جنگیدند و به پیروزی رسیدند. الگوی آنان امام حسین (ع) بود که در راه خدا از هیچ چیز دریغ نکرد و در تاریخ ماندگار شد.


مردم ایران در روز 22 بهمن هر ساله به پاس خون هایی که در سال 57 و پس از آن در جنگ تحمیلی 8 ساله ریخته شد به خیابان ها و میادین شهر می آیند و از انقلاب خود دفاع می کنند.


آن ها در این روز به تجدید عهد و پیمان خود با شهدا می پردازند و به گوش تمام جهانیان می رسانند که پیرو رهبرشان هستند.


در واقع این روزها فرصتی است برای قدردانی از شهدا، شهدایی که رفتند تا ما فرصت زندگی داشته باشیم، شهدایی که جاودانه هستند و بیش تر از همیشه در میان ما حضور دارند.


باید قدر این انقلاب را بدانیم و برای ساختن کشور دست در دست هم دهیم زیرا چشم دشمن باز هم خیره به ایران اسلامی است، آن ها دشمنی دیرینه ای با این انقلاب دارند و دنبال فرصتی هستند تا این انقلاب را از بین ببرند.

۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا کودکانه در مورد پیروزی انقلاب اسلامی

مقاله کوتاه در مورد انقلاب تحقیق در مورد انقلاب اسلامی ایران pdf مقاله در مورد 22 بهمن برای کودکان انشا اگر من در زمان انقلاب بودم متن در مورد 22 بهمن انقلاب اسلامی ایران به زبان ساده دهه فجر چه روزی است تصاویر پیروزی انقلاب اسلامی


این روزها در تاریخ سرزمین سر بلندمان همیشه ماندگار است، روزهایی که مردم دست به دست هم دادند و با هدایت و رهبری حضرت آیت الله خمینی (ره) سرنوشت جدیدی را برای خود رقم زدند.


مردمی که دیگر از ظلم و ستم به ستوه آمده بودند و خواستار دولت و حکومتی جمهوری و اسلامی بودند تا بر پایه ی آن بتوانند قوانین اسلام را پیاده کنند و عدل و عدالت را در جامعه به اجرا در آورند.


در همان روزها بود که کسی از مرگ نمی ترسید و با آغوش باز به سوی مرگ پر می کشید و با خون خود می خواست تا مردمی که می مانند در آزادی و دور از ستم زندگی کنند.


مردم دیگر رژیم وابسته و طاغوتی را نمی خواستند و با هر فریاد خود این را به گوش حکومت و جهانیان می رساندند، در این میان رهبری فرزانه هدایت گر و روشنی بخش مسیری بود که مردم خواهان آن بودند.


با هر شعار و هر قطره ی خونی که ریخته می شد کاخ شاهی محمد رضا شاه پهلوی به لرزه در می آمد و ترس بر ساکنانش مستولی می گشت، به همین خاطر بود که آن ها از ترس گریختند.


آن ها دیگر در بین مردم جایی نداشتند پس از ترس جانشان فرار را بر ماندن ترجیح دادند و کشور به دست مردم افتاد.


در این میان امام خمینی (ره) هوشمندانه مردم را راهنمایی می کرد تا در مسیر درستی قدم بگذارند و انتخاب درستی کنند، او با تمام مقاومت های حکومت بختیار به ایران بازگشت تا در کنار ملت خود باشد.


در ماه بهمن بود که ملت و رهبر کنار هم به پیروزی رسیدند و به خواسته ی دیرینه ی خود رسیدند.

۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۲:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

به سايت خوش آمديد !


براي مشاهده مطلب اينجا را کليک کنيد